سلام. امروز تصمیم گرفتم این موضوع رو که خیلی باهاش درگیر هستیم براتون از 

سایت نوکو شِیر میکنم . 
به نظر خودم مطلب جالبی اومد . لینک اصل مطلب رو هم 

اینجا میذارم که بخونید.

همه انسان ها یک قاضی پنهان هستند. ما یکدیگر را از روی لباس ها , تصمیمات و حتی نوع افرادی که هستیم ( درونگرا, برونگرا, میانه رو) قضاوت میکنیم. بدون شک, یکی از بیشترین قضاوت ها , روی افرادی انجام میشود که در شهر های شلوغ زندگی میکنند , اما محیط های کوچک و بدون تجمعات, و فعالیت های درونی را ترجیح میدهند. منظور من افراد درونگراست. افراد درونگرا معمولا مورد قضاوت اشتباه قرار میگیرند, اما میخواهیم حقیقت در مورد چنین افرادی را به شما توضیح دهیم. در این بخش, چند دلیل برای قضاوت نکردن افراد درونگرا را به شما معرفی میکنیم:

۱-افراد درونگرا و IQ:

قضاوت کردن در مورد فرد آرام و غیر مشتاق که ترجیح میدهد به جای حرف زدن گوش کند , کار ساده ای است. این درست است که افراد درونگرا ترجیح میدهند مشاهده کنند, فکر کنند و سپس نتیجه گیری خود را با دیگران به اشتراک بگذارند. با این حال, همه این مسئله را درک نمیکنند. برخی معتقدند, ساکت بودن به دلیل عدم تفکر است نه خجالتی بودن. اما این موضوع در مورد افراد درونگرا صحیح نیست. افراد درونگرا که هوش بالایی دارند , ترجیح میدهند مدتی را به تنهایی بگذرانند. تخمین زده شده که بیش از ۷۵% از افرادی که IQ بالا تر از ۱۶۰ دارند, درونگرا هستند. اگرچه درونگراها بیشتر مواقع ساکتند, اما دلیل این موضوع این نیست که آنها ایده ای برای حرف زدن ندارند, بلکه آنها قبل از حرف زدن در حال مشاهده هستند.

۲- درونگراها افرادی هستند که به باطن تمایل دارند:

معنی اش این است که به  احتمال زیاد, درونگراها از طریق عقاید عمیق, ذاتی و طبیعی عمل میکنند. درونگراها به طور ذاتی انگیزه پیدا میکنند و به پاداش های مادی یا به رسمیت شناخته شدن بی اهمیت هستند. افراد درونگرا خودشان و اهدافی که در زندگی دارند را میشناسند. بنابراین, تنها بودن باعث میشود راحت تر بتوانند روی اهدافشان تمرکز کنند. ( پیشنهاد نوکو در این مورد مطالعه مقاله 

شرکت در مهمانی ها به عنوان یک فرد درونگرا است .)

۳- درونگراها و مدیران:

طبق یک تحقیق جدید, چیزی که مدیران را از افراد دیگر جدا میکند طرز برخورد آنها و درونگرا بودن است. با اینکه ما در مورد مدیران دیدگاه جالبی داریم و فکر میکنیم یک مدیر باید کاریزماتیک, اجتماعی و دارای اعتماد به نفس باشد , اما حقیقت این است که بیشتر این افراد , درونگرا هستند و برای پیشرفت در مسیرشان مبارزه میکنند. علاوه بر این, مشخص شده با وجود اینکه تمایلات , بیشتر به سمت افراد برونگرا و کاریزماتیک است, اما درونگراها در جلب نظر هیئت مدیره و سرمایه گذاران خود, کمی بهتر عمل میکنند.

۴- زندگی کردن به تنهایی؟ مسئله ای نیست!

بعضی از افراد , تمایل به زندگی انفرادی دارند و میخواهند خودشان با این جهان رو به رو شوند. اگر چنین روشی را برای زندگی انتخاب کنید, یعنی انسان مقاومی هستید. درست است؟ اما, نیمه شب که صدایی از اتاق نشیمن به گوشتان میرسد, چه کسی شما را آرام میکند؟ زندگی کردن به تنهایی میتواند شما را توانمند کند, اما این کار ممکن است کمی ترسناک و خسته کننده باشد. البته, نه برای افراد درونگرا. این فرد تنها میتواند در سکوت یک خانه خالی , به راحتی زندگی کنید. تنها بودن, در بیشتر مواقع شما را به یک انسان مستقل تبدیل میکند , چه از نظر روحی و چه از نظر اجتماعی و مالی و … .

۵- درونگراها از نظر فکری محرک هستند:

درونگراها, اندیشمند و ناظر هستند. به این ترتیب, گفتگو با چنین افرادی باعث تحریک ذهن میشود. آنها صحبت های روزمره را پیچیده, خلاقانه و جالب میکنند. اگرچه این افراد سکوت را ترجیح میدهند, اما به یک گفتگوی محرک ذهن , نه نمیگویند.

۶- بعضی از افراد مشهور , درونگرا هستند:

روزی انیشتین گفت : ” یکنواختی و تنهایی در یک زندگی آرام, باعث تحریک ذهن خلاق میشود.” این موضوع حقیقت دارد که درونگراها از تنهایی خود استفاده میکنند تا خلاق باشند. افرادی مثل جی.کی.رولینگ, انیشتین, سِر آیزاک نیوتون, رزا پارکس, گاندی, دکتر زوس و … دنیای هنر, علم, و نوع نگرش مردم به افراد درونگرا را تغییر دادند.

۷- این چنین متولد شده اند:

هانس آیزنک, روانشناس انگلیسی متولد شده در آلمان, افراد درونگرا را از روی برانگیختگی مبنای آنها تعریف میکند. به نظر میرسد,درونگراها برانگیختگی مبنای بالایی دارند و برای رسیدن به رضایت, به تعاملات اجتماعی کم تری نیاز دارند. علاوه بر این, اسکن مغز این افراد نشان میدهد, قشر پیش پیشانی این افراد در مقایسه با برونگراها ضخیم تر است و این موضوع , نشان دهنده تفکرات و برنامه ریزی های عمیق تر میباشد. طبق این بررسی , برونگرا بودن نمیتواند در این زمینه کمک کننده باشد. چه میتوان گفت؟ آنها این طور متولد شده اند.

۸- درونگراها و آگاهی:

لمونی اسنیکتس, نویسنده مجموعه حوادث ناگوار, یک بار به این موضوع اشاره کرد که, افرادی که زیاد کتاب میخوانند, نمیتوانند انسان های بدی باشند. احتمالا همه ما با این نظر موافقیم , چون زمانی که آگاهی ما در مورد جهان بیشتر میشود , رفتار بشر دوستانه تری پیدا میکنیم_ با خواندن کتاب های روانشناسی و طبیعت_ _همدلی با بیماران_ با خواندن کتاب هایی در مورد بیماری ها و تجربه بیماران در مورد این مسئله_ و تحمل بیشتر انسان های دیگر _ و خواندن کتاب هایی در مورد تجربه مردم.

نیازی به گفتن نیست که افرادی کتاب خوان , به خوبی میتوانند در مورد موضوعات مختلف گفتگو کنند. همیشه صحبت کردن با یک انسان آگاه میتواند به شما کمک کند, مخصوصا اگر باتری موبایلتان تمام شود و به اطلاعات نیاز داشته باشید!

۹-درونگراها شما را قضاوت نمیکنند:

افراد درونگرا, جزو کسانی هستند که بیشترین قضاوت در مورد آنها صورت میگیرد. اما آنها یاد گرفته اند یک فرد غیر عادی را به عنوان کسی که عجیب و  غریب است مورد قضاوت قرار ندهند. درونگراها دوست دارند از دیگران شناخت عمیق تر و شخصی تری پیدا کنند. رابطه داشتن با افراد درونگرا به این معنی است که میتوانید خود واقعیتان باشید. میتوانید یک نظر غیر معمول را افشا کنید و اعتراف کنید به یک چیز عجیب علاقه مندید… در عین حال , میتوانید مطمئن باشید او شما را قضاوت نمیکند. درونگراها, بیشتر از قطب متضاد خود, یعنی افراد برونگرا, غیر عادی هستند. پس , از صحبت کردن با این متفکران عمیق نگران نباشید.

خلاصه:

انسان ها موجوداتی هستند که دیگران را بسیار قضاوت میکنند. ما دیگران و خودمان را مورد قضاوت قرار میدهیم. فرقی ندارد که یک درونگرا, برونگرا یا حتی یک میانه رو باشید, احتمالا حداقل یک بار در طول عمرتان مورد قضاوت قرار گرفته اید. اشکالی ندارد. به کاری که انجام میدادید ادامه دهید. اگر این قضاوت شما را ناراحت کرده , لازم نیست از انجام آن کار دست بکشید. به طور مشابه, اگر نمیخواهید در جایی بمانید, مجبور نیستید این کار را انجام دهید. تا جایی که به خودتان و دیگران لطمه نزنید , به کارهایی که میکنید ادامه دهید.

اگر از این مقاله لذت بردید, نظرتان را برای ما بنویسید.



مشخصات

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین ارسال ها

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها